گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد هرچه کردم ـ هر چه ـ آه انگار آرامم نکرد گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد دردِ دل با سایهی دیوار آرامم نکرد خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد دستمالِ تببُر نمدار آرامم نکرد عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد
+نوشته شده در یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:گریه کردم,حس زیبا,متن زیبا,درد دل,دلنوشته,شعر تنهایی,شعر زیبا,متن تنهایی,عاشقانه,ارام,انگار,اه,پا,خشکیده,تب,رفتن,دف6تر,شعر,خودکار,سایه,اغوش,گرمی,روستا,عکس زیبا,عکس تنهایی,عکس, ساعت11:12توسط وحید SODAGAR |
+نوشته شده در شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:سکوت,معنا,درد دل,دلنوشته ها,دلنوشته,تب,حرفهایم,بالاتر از فریاد,فریاد,تنتهایی,متن زیبا,متن تنهایی,متن سوزناک,شعر زیبا,شعر تنهایی,ارزو,عکس زیبا,عکس تنهایی,عکس دختر تنها,عکس, ساعت22:31توسط وحید SODAGAR |
این تب و لرز ها
+نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:بهانه ,تب,لرز,تمام,لحظه,دست,دستت,پیشانی,حس,مالک,تمام,دنیا,متن زیبا,متن تنهایی,شعر زیبا,شعر تنهایی,تنهایی,عکس دختر,عکس زیبا,عکس تنهایی,درد دل,دلنوشته, ساعت12:16توسط وحید SODAGAR |
آتش عشق تو در شعله گرفتارم کرد رخ زیبای تو در دام گرفتارم کرد این کمندی است که در حلقه گرفتارم کرد هوس عشق تو در کام جنونم افکند این جنونی است که صد ساله گرفتارم کرد چهره حور ندارد رخ زیبای تو را این جمالی است که با ناز گرفتارم کرد شربت لعل لبت باده مخمورم کرد این شرابی است که مستانه گرفتارم کرد منت از می نکشم چشم خمارت بینم این نگاهی است که با غمزه گرفتارم کرد آشنا در دل ما راه به جائی نبرد این چه رسمی است که بیگانه گرفتارم کرد تب عشق تو فقط چاره دردم باشد این دوائی است که بیمار و گرفتارم کرد مرد آن است که در عشق حریفت باشد این ندائی است که از غیب گرفتارم کرد نیست راهی که زبند تو رهایم سازد این حصاری است که بی پرده گرفتارم کرد وادی عشق فقط راه به دلها دارد این مسیری است که یک سویه گرفتارم کرد مستی و بی خبری عشق تو از یاد نبرد خاطرات تو چنین زار و گرفتارم کرد یاریم کن که از این جام لبی برگیرم ور نه مرگ آید و بینی که گرفتارم کرد خرمن عشق تو را خوشه هزاران باشد حاصل زحمت این کاشت گرفتارم کرد وقت رفتن نگهم تر ز نگاهت باشد قطره اشک تو بر خاک گرفتارم کرد ای تو در خاطر من تا به ابد زندانی من رها بودم و عشق توگرفتارم کرد سالها دل طلب روی تو از ما میکرد یک نظر دیدم و بی وقفه گرفتارم کرد تا که جان باشد و جان هست به تو میگویم که فقط عشق تو اینگونه گرفتارم کرد ولی حیف که این عشق پایان داشت |
About
به وبلاگ من خوش آمدید کانال ما در تلگرام حتما سر بزنید @Asheganehay1 @Statusfun
فروردين 1394 شهريور 1393 مرداد 1393 فروردين 1393 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 AuthorsLinks
همسایه SpecificLinkDump
شعرهای آذری Categories
تقدیم به عشق ماندگارم |