وقتی از غربت ایام دلـــــم میگیرد
+نوشته شده در پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:دلگرفته,وقتی,ایام,دلم,میگیرد,مرغ ,امید,شدت,غم,رویای خوش,خاطره ها,, ساعت9:52توسط وحید SODAGAR |
سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد
+نوشته شده در پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:گریه,سکوت,تار,جان,استخوان,باران,شعرها,بغض,ابر,غزلها,احساس,شعر,شعر زیبا,شعر احساسی,دق,عکس ,کارتپستال,عکس تنهایی, ساعت9:41توسط وحید SODAGAR |
حالمان بد نيست غم کم میخوريم کم که نه هرروز کم کم میخوريم آب میخواهم سرابم میدهند عشق میورزم عذابم میدهند خود نمیدانم کجا رفتم به خواب از چه بيدارم نکردی آفتاب؟ خنجری بر قلب بيمارم زدند بيگناهی بودم و دارم زدند دشنه اي نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمي پشتم شکست سنگ را بستند و سگ آزاد شد يک شب داد آمد و بيداد شد عشق آخر تيشه زد بر ريشهام تيشه زد بر ريشه انديشهام عشق اگر اين است مرتد می شوم خوب اگر اين است من بد می شوم بس کن اي دل نابساماني بس است کافرم! ديگر مسلماني بس است در ميان خلق سر در گم شدم عاقبت آلوده ي مردم شدم بعد ازاين با بي کسي خو مي کنم هر چه در دل داشتم رو مي کنم نيستم از مردم خنجر بدست بت پرستم، بت پرستم، بت پرست بت پرستم،بت پرستي کار ماست چشم مستي تحفه ي بازار ماست درد مي بارد چو لب تر مي کنم طالعم شوم است باور مي کنم من که با دريا تلاطم کرده ام راه دريا را چرا گم کرده ام؟؟؟ قفل غم بر درب سلولم مزن من خودم خوش باورم گولم مزن من نمي گويم که خاموشم مکن من نمي گويم فراموشم مکن من نمي گويم که با من يار باش من نمي گويم مرا غم خوار باش من نمي گويم، دگر گفتن بس است گفتن اما هيچ نشنفتن بس است روزگارت باد شيرين! شاد باش دست کم يک شب تو هم فرهاد باش آه! در شهر شما ياري نبود قصه هايم را خريداري نبود واي! رسم شهرتان بيداد بود شهرتان از خون ما آباد بود از درو ديوارتان خون مي چکد خون من،فرهاد،مجنون مي چکد خسته ام از قصه هاي شوم تان خسته از همدردي مسموم تان اينهمه خنجر دل کس خون نشد اين همه ليلي،کسي مجنون نشد آسمان خالي شد از فريادتان بيستون در حسرت فرهادتان کوه کندن گر نباشد پيشه ام بويي از فرهاد دارد تيشه ام عشق از من دورو پايم لنگ بود قيمتش بسيار و دستم تنگ بود گر نرفتم هر دو پايم خسته بود تيشه گر افتاد دستم بسته بود هيچ کس اشکي براي ما نريخت هر که با ما بود از ما مي گريخت چند روزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و آن پرسيدنيست ما ز ياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم
+نوشته شده در پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:حالمان,بد ,غم,میخوریم,کم کم,عشق,عذاب,خنجر,بیدار,قلب,بیمار,نامردی,شب,سگ,ازاد,تیشه,ریشه,شعر تنهایی,شعر زیبا,شعر جدایی, شعر بیاد ماندنی,حرف دل,مرتد,نابسامانی,خلق,کارتپستال,عکس ,عکس زیبا,عاقبت ,الوده,شعر بسیار زیبا,, ساعت1:24توسط وحید SODAGAR |
صد بار به سنگ كينه بستند مرا از خويش، غريبانه گسستند مرا گفتند هميشه بي ريا بايد زيست آيينه شدم، باز شكستند مرا در عشق، اگر عذابِ دنيا بكشي با اشك، به ديده طرح دريا بكشي تا خلوتِ من هزار غربت باقي است تنها نَشدي كَه دردِ تنها بكشي تا عشق تو داغ بر جبين ميريزد چشمم همه اشك آتشين ميريزد هجران تو را اگر شبي آه كشم خاكستر ماه بر زمين ميريزد
+نوشته شده در پنج شنبه 30 اسفند 1391برچسب:صدبار,سنگ,کینه,خویش,غریبانه,بی ریا,طرح,دریا,درد,غربت,اشک,هجران,خاکستر,زمین,اه,عکس ,عکس ماه,عکس تنهایی,شعر جدایی,تنها,شعر تنهایی, ساعت23:55توسط وحید SODAGAR |
چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:جنس,اسمان,دریا,دعا,شکوفاست,تنهایی,ادمها,عاطفه شعر تنهایی,شعر جدایی,نیت,زمزمه,طلوع,عشق,پنجره,دلت,وسعت,عکس,عکس تنهای, ساعت23:42توسط وحید SODAGAR |
من از زمانه که دست تو داد تقدیرم
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:من,زمانه,قاب,عکس,قاب عکس,دست,تقدیر,هجوم,اسیر,سخت,دلگیر,خاطره ها,هجوم,شعر تنهایی,شعر جدایی,شعر,, ساعت23:35توسط وحید SODAGAR |
چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:چشم,ابر,نگاه,گوش,دست,دوست داشتن,خیس,یاد,مجنون,سابق,فراموش,اغوش, i love you, ساعت23:18توسط وحید SODAGAR |
با عرض سلام خدمت عزیزان دلم سال نو بر همهگی شما عزیزان تبریک میگم امیدوارم سال خوبی در پیش رو داشته باشید و تنهایی را در هیچ جای زندگیتون جا ندید هر چقدر خواستم شعر ی بنویسم یا از جای کپی کنم دیدم نمیشه فقط و فقط دوتا شعر تو ذهنمه و نمیشد برای سال نو شعر دیگه ای بنویسم پس اونارو براتون نوشتم در جنگ غزل قافیه را باخته ایم بر هرچه ردیف بوده ما تاخته ایم چندیست که بی وزن شده شاعر و شعر این سبک جدیدیست که ما ساخته ایم ************************************************* باید دیوونگیهامو ببخشی نگاه سرد چشمامو ببخش می دونم گاهی حرفام خیلی تلخه بگو می تونی حرفامو ببخشی باید گاهی توچشمام خیره شی تا ببینی تا چه حد غمگین وخسته ام نمی دونم دخیل دلخوشیمو به چشمای کدوم آیینه بستم یه دنیا خاطره تو کوله بارم منو از زندگی مأیوس کرده شبای بی چراغ زندگیم پر از تنهایی و کابوس کرده تو نور روشن روزای بعدی همون روزایی که آیینه وارن همون روزای خوشرنگ دل انگیز که تو آغوششون پروانه دارن تو می تونی منو آشتی بدی با شبای روشن ستاره بازی تو می تونی کنار من بمونی تو می تونی منو از نو بسازی تو می تونی با یه لبخند شیرین بدیهای منو آسون ببخشی می تونی به کویر خشک قلبم تو به آهستگی بارون ببخشی
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:شعر سال نو ,تبریک,سال نو,1392,در جنگ,غزل,قافیه,سیک جدید,دیوونگیها,تلخه,ببخشی,اغوش,ایینه,شعرهای زیبا, شعرهای عاشقانه,عاشقانه ها,تنهایی,خوشرنگ,شب,چراغ,پروانه, ساعت11:36توسط وحید SODAGAR |
آه ای فلک ای آسمان تا کی ستم بر عاشقان
تا کی بگم آه ای خدا
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:آه,فلک ,اسمان,درد دل,ستم,عاشقان,شعر ,شعر تنهایی,عاشقانه ها کارتپستال,عکس تنهایی,چرا,غم ها,دوست,خدا,شهرم,, ساعت11:24توسط وحید SODAGAR |
در چشم من جـــهان جز رهگذر نیست هزاران رهـــــرو و یک همسفر نیست
گذشتــــم از هـــجوم خـــویش و پیونـد که از خویشان کسی بیگانـــه تر نیست گــل رعــنا چو من در مشـــکلی هست گــرفــــتار طــــلـسـمم محــــفلی هست مــــتـاع مـــن دل درد آشــــــنای است نـــــصیب من فـغـــــان نــارسای است بـــه خـــاک مـــرقد من لالـه خوشـــتر که هم خاموش و هم خونین نوای است
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:همسفر,چشم,جهان,رهگذر,یا رب,هجوم,خویش,رعنا,مشکل,محفلی,طلسم,نصیبکارتپستال,کارتپستال متحرک,عکس متحرک,متحرک, ساعت11:10توسط وحید SODAGAR |
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز مرگ خود میبینم و رویت نمیبینم هنوز بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از برم شمع را نازم که می گرید به بالینم هنوز آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دنیا گریخت غم نمی گردد جدا از جان مِسکینم هنوز روزگاری پا کشید آن تازه گل از دامنم گل به دامن می فشاند اشک خونینم هنوز گر چه سر تا پای من مشتِ غباری بیش نیست در هوایش چون نسیم از پای ننشستم هنوز سیمگون شد موی و غفلت همچنان بر جای ماند صبحدم خندید و من در خواب نوشینم هنوز خَصم را از ساده لوحی دوست پندارم هنوز طفلم و نگشوده چشم مصلحت بینم هنوز
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز!,شمع,مرد,جوانی,مردن,بالینم,مسکینم,مو,غفلت,غبار,خواب,سرتاپا,صبحدم,طفلم,مصلحت,شعر زیبا,شعر,تنهایی,شعر سوزناک,تنها,عکس,عکس,تنهایی,عکس سوحتنشمع,عکس شمع و پروانه,عکس پروانه, ساعت11:1توسط وحید SODAGAR |
دیدم دلم گرفته هوای گریه دارم
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:هوای گریه دارم,دیدم,دل,هوا,گریه,غروب,غمگین,رفیقوشلوغی,اما,ادم,اسمانها,غم,شعر تنهای,شعر جدایی,عمری,هجوم,پل,شکستن,جاده,عکس تنهایی,عکس, ساعت10:51توسط وحید SODAGAR |
من به جرم باوفایی این چنین تنها شدم چون ندارم همدمی بازیچه دل ها شدم
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:جرم,تنهایی,متن تنهایی,متن جدایی,تنها,سنگ قبر,شیشه,باوفایی,کارتپستال,پاک, ساعت10:33توسط وحید SODAGAR |
زدم فریادخدایا این چه رسمیست.
+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:رفیق,فریا,خدا,متن تنهایی,متن زیبا,قلب,زیستن,انسان,تنهایی,هنر,جدا, ساعت22:17توسط وحید SODAGAR |
زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد . با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد . و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است
+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:بی وفایی,گل,پرپر,متن تنهایی,تنهای,سوزناک,باوفا,پاییزی,روزگار,دوست,, ساعت22:4توسط وحید SODAGAR |
تصوّرهای باطــــل نــــقش زد آیــــنده ی ما را بــه تصــویری مجازی خط کشید آئینه ی ما را رفــاقـــت ها , مــحبت ها چرا زیبا سرابی بود گذشته لحــــظه های عشق ما آشفته خوابی بـود غـــرورم را لباست میکنم , باز التماست میکنم دو چشمم فرش پایت میکنم , جانم فدایت میکنم شکستن های قلب پر غرورم تحمل کردن روح صبورم شمردن های تکرار شب روز غم شب تلخی و تنهایی روز برای آن دو چشم کهربایی که آتش زد مرا خواهی نخواهی برای بوسه ی هنگام دیدار وداع تلخ آن دو چشم غم دار شکسته قلب من بشکستی و از من نپرسیدی دل سوزنده آهم دیدی و هرگز نترسیدی هنوزم آسمانم را فقط تنها تو خورشیدی که شانیدی به پیرانی مرا از غم تو پاشیدی
+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:هنوزم آسمانم را فقط تنها تو خورشیدی,هنوز,اسمان,خورشید,تصور,باطل,نقش,اینده,مجازی,اینه,لباس,چشم,غرور,جانم,شب,روز,کهربایی,اتش,شعر عاشقنه,شعر تنهای,متنهای عاشقانه,متن عاشقانه,عاشقانه ها,کارتپستال,عکس,تلخ,, ساعت21:25توسط وحید SODAGAR |
تکیه بردیوارکردم خاک بر پشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست آن قدر رنجی که دنیا بردل ما میکند بر دل هرکس کند او ترک دنیاکند............
+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:دوستی,تکیه,خاک,پشتم,عاقبت,دنیا,نشست,قدر,رنج,ترک,هر,کس,, ساعت13:0توسط وحید SODAGAR |
کاش می شد عشق را تفسیر کرد خواب چشمان تو را تعبیر کرد کاش می شد همچو گلها ساده بود سادگی را با تو عالم گیر کرد کاش می شد در خراب آباد دل خانه احساس را تعمیر کرد کاش می شد در حریم سینه ها عشق را با وسعتش تکثیر کرد
+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:تفسر عشق,تفسیر,عشق,چشم,گلها,ساده,احساس,خانه,متن تنهایی,, ساعت12:47توسط وحید SODAGAR |
اعتـماد المثنـي نـداره
+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:اعتماد,المثنی,رفت,وقتی,متن جدایی,متن خیانت,دنیا,دل گرفتن,کارتپستال, ساعت12:41توسط وحید SODAGAR |
ما که رفتیـــم ولی یادت باشه دیوونه بودیــــــــم ما که رفتیم تو بمون با هرکی که دوستش داری
+نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:ما که رفتیم,یادت,جدایی,خیانت,پنهونی,عمر,اسیر,شونه,کنج,خونه,متن جدایی,متن زیبا ,عکس,عکس دختر,عکس تنهایی, ساعت17:47توسط وحید SODAGAR |
همچـو نِـي مي نالـم از سوداي دل آتـشـي در سـيـنه دارم جـاي دل مـن که با هر داغ پيـدا سـاخـته ام
ســوخـتـم از داغ نــا پـيـداي دل همچو موجم يک نفس آرام نيست بس که طوفان زا بود درياي دل دل اگـر از مـن گـريـزد واي مــن غـم اگـر از دل گــريـزد واي دل مــا ز رســوايـي بـلـنـد آوازه ايــم نامور شد هر که شد رسواي دل در ميان اشک نوميدي رهـيـسـت خـنـدم از امـيــدواري هـــاي دل
+نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:آتـشـي در سـيـنه دارم جـاي دل,اتش,نی,سودای دل,سودا,سینه,دل,داغ,موجم,نفس,دریا,غم,رسوای,اشک,نومیدی,خنده,امیدواری,عکس پسر,عکس,عکس تنهایی,عکس زیبا,عکس غم,متن زیبا,متنهای عاشقانه,عاشقانه ها,جدای,متنهای غم,غمانگیز,حرف دل, ساعت20:5توسط وحید SODAGAR |
ای نشسته درخیال من، فراموشم مكن با فراموشی و تنهایی، هم آغوشم مكن زندگانی می كنم چون شعله با خود سوختن زنده ام با سوز و ساز خویش، خاموشم مكن می تراود تا شراب بوسه از جام لبت از شراب تلخ تنهایی قدح نوشم مكن دودم و از شعله دارم دامنی رنگین به بار این شرر از من مگیر از نو سیه پوشم مكن چون صبا در جستجوی خود به هر سویم مكش همچو گیسوی سیاهت خانه بر دوشم مكن این دل درد آشنا را در شرار غم بسوز هر چه می خواهی بكن اما فراموشم مكن
+نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:فراموشم نکن,فراموش,نشسته,خیال,تنهایی,اغوش,سوز,ساز,شراب,سیه,اشنا,درد,صبا ,متن زیبا,عاشقانه ها,عاشقانه,متن عاشقانه,شعر زیبا,متن تنهایی,عکس,عکس,عاشقانه,عکس شمع و پروانه,عکس شمع,عکس پروانه,سوختن, ساعت19:52توسط وحید SODAGAR |
ای گل تازه که بویی ز وفا نیست تورا خبر از سرزنش خار جفا نیست تورا رحم بر بلبل بی برگ و نوا نیست تورا التفاتی به اسیران بلا نیست تو را ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تورا با اسیر غم خود رحم چرا نیست تورا؟
+نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:جفا,بدینسان,تدبیر,متن عاشقانه,عاشقانه ها,جملات زیبا,گل ,تازه,بو,خار,التفاتی,اسیر,بلا,فارغ,گلگشت,زمان,پشیمان,گریبان,خندان,شب,کاشانه, ساعت22:26توسط وحید SODAGAR |
اي فراق تو همه بي سر و ساماني من كه فناي توشد اين زندگي فاني من سر زلف تو كه بر شانه من ريخت چو بيد پريشان شد از اين پريشاني من انقدر گريه پنهان به شبستان كردم كه عيان شد به همه، گريه پنهاني من زورق زندگيم پر شده از بار گنه گو خدا را مددي، مرغ سليماني من عقل مي خواست اتش بزند بستر احساسم را غافل از درك منو خواب زمستاني من اين همه سيل خزان كز نگهت ميريزد ترسم اخر بشود باعث ويراني من با چشم تو كه آغاز نمودم سفر عمر چون چشم سياهت شده پايان من از اشك من از اين راه به آفاق توان رفت اين است نصيب منو پيمان من از اشك
+نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:دانی که چه تلخه روزگارم؟,فراق,بی سر,سامان,زلف,زندذگی,متن زیبا,متن عاشقانه,شبستان,گریه,سیل,خزان,ترسم,سفر,پایان,اشک,عمر, ساعت20:27توسط وحید SODAGAR |
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت زیر باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت چه تفاوت که چه خورده است، غم دل یا سم آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت روز میلاد همان روز که عاشق شده بود مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت او کسی بود که از غرق شدن می ترسید عاقبت روی تن شناور شد و رفت هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد واژه خسته که یک روز کبوتر شد و رفت
+نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:روز,میلاد,تولد,قبر,کبوتر,عشق,شعر عاشقانه,شعر تولد,غرق,ترسیدن,غروب,خورشید,خسته,متن عاشقانه ,عکس,عکس زیبا, ,عکس عاشقانه,, ساعت12:31توسط وحید SODAGAR |
دلگیرم از تمام الفبای بی کسی.... به خصوص این پنج حرف : *** فاصله ***
بی انصاف ببین دونه به دونه ی این اشکا رو واسه تو ریختم واسه تویی که به قول خودت تحمل دیدن حتی یه قطرشو نداشتی
+نوشته شده در 20 اسفند 1391برچسب:اشک,بی انصاف,دونه,قول,تحمل,قطره,چشم,عکس,عکس زیبا,عکس چشم,عکس گریه,تحمل,متن زیبا,متن عاشقانه,عاشقانه ها, ساعت12:24توسط وحید SODAGAR |
♥ به یـــــــــادتـــــــــــــ ♥♥ گـــــاهـــــی وقـــــتــــا مــــجـــــبـــــوری احـــــمــــق باشـــی ! روی کاغذ مـــــــیــــــــــنــــــــویــــــســـــــــــم دســـــتــــــهـــــــای تـــــــــــــــــو . . . و روی آن دســــت مــــــــــیــــــــــــــکـــــــشـــــــــــم . . . ! ! !
+نوشته شده در 20 اسفند 1391برچسب:یاد,عاشق,احمق,مجبور,وقت,اغوش,دستها,کشیدن,متن عاشقانه,عاشقانه ها,عکس,عکس اغوش,عکس رومانتیک,عکس دختر و پسر , ساعت12:24توسط وحید SODAGAR |
منو ببخش بخاطرت دوباره چشمام شده خیس یا مثل من اگه کسی به فکره دردایه تو نیس خودت میدونی که برام از خودمم مهمتری ببخش که هرشب از تو یه فکر و خیالم میگذری ببخش اگه هرجا میری دلم برات شور میزنه تا برنگردی پیش من دلواپسی ماله منه ببخش اگه هردفعه من تو آشتی پیش قدم میشم مغرورم اما پیشه تو تازه خوده خودم میشم از سر شوق عشق اشکی که رویه گونمه ببخش میلرزه دلم وقتی سرت رو شونمه وقتی تورو میبینم نگام همش سمته تو تموم آرزوی من دیدنه لبخنده تو اگه دلتو میزنه حرفای پر محبتم دلخور نشو از دسته من بزن به پای غیرتم صحبته رفتن که میشه بی اعتنایی میکنم ببخش اگه محبتو از تو گدایی میکنم وقتی دلت میگیره من به بودنم شک میکنم ببخش اگه به یاد تو پلکامو روهم میذارم هر شب تو رویای منی،چیکارکنم؟دوستدارم وقتی یکم تو خودمم اون لحظه های بی کسی خودم میفهمم عزیزم که واسه من دلواپسی وقتی میبینی چشام دوباره بارونی شده چه مهربون میشی گلم وقتی میپرسی:چی شده پراز غروره دله من ولی تو بی افاده ای تعارف نمیکنم گلم تو خیلی صاف و ساده ای هرجوری که حساب کنم بازم تو از من خیلی بهتری ♥♥دلت شکست فدات بشم♥♥ ♥♥♥قسم به جونه تو خودم با اشکام جوش میدم اون دله مهربونتو♥♥♥
+نوشته شده در 20 اسفند 1391برچسب:عشق,علاقه,محبت,هستی,عکس,جدایی,نفرت,زیبا,شعر ,گل, جدایی, افسوس ,شادی,احساس,بغض,گریه ,عکس عاشقانه,چشم ,قلب,تنها,دلخور ,عکس جدایی, ساعت12:22توسط وحید SODAGAR |
اگه کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشماش زل بزنی ...!! نمی تونی دوریش رو تحمل بکنی ....!! نمی تونی بهش بگی چقدر دوستش داری ...!! نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری ...!! برای همین عاشقا دیوونه میشن...!!
+نوشته شده در 20 اسفند 1391برچسب:عاشقانه,عاشقا,دوری,دوست,دوستوداشتن,تنها,تنهایی,تجمل,نیاز,دیونه,متن زیبا,متن عشقانه,متن سوزناک,کارتپستال,عکس,عکس تنهایی, ساعت12:18توسط وحید SODAGAR |
کســــی چهـ میـــــداند کهـ امـــــروز چند بار فــــــرو ریختمــ از دیدن کســــی کهـ تنهــــــا لباسشـ شبیهـ تــــــــو بود...
+نوشته شده در 20 اسفند 1391برچسب:شکستم,شکستن,لباسش,دیدن,فرو,ریختن,تنها,غمناک,متن سوزناک,تنهای,متن عاشقانه,, ساعت12:17توسط وحید SODAGAR |
من بودم ، تو و یک عالمه حرف و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد ! کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی، یک آه چقدر وزن دارد
+نوشته شده در 20 اسفند 1391برچسب:من,تو,اه,آه,سهم,شعر,عاشقانه,متن عاشقانه,متنهای عاشقانه,دلتنگی,عکس,عکس زیبا,عکس,عاشقانه,ترازو, ساعت12:16توسط وحید SODAGAR |
همیشه در حالی که... باید بگی : خب دیگه... واسه همیشه خدافظ ...!
سر مشق های آب بابا یادمان رفت رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت گل کردن لبخند های هم کلاسی با یک نگاه ساده حتی یادمان رفت ترس از معلم، حل تمرین پای تخته آن زنگ های بی معما یادمان رفت راه فرار از مشق های توی خانه "ای وای ننوشتیم خانم" یادمان رفت آن روز ها را آنقدر شوخی گرفتیم جدیت"تصمیم کبری" یادمان رفت شعر "خدای مهربان" را حفظ کردیم یادش بخیر اما خدا را یادمان رفت در گوشمان خواندند رسم آدمیت آن حرف ها را زود اما یادمان رفت فردا چه کاره میشوی؟"موضوع انشاء" ساده نوشتیم آنقدر تا یادمان رفت دیروز تکلیف آب بابا بود و خط خورد تکلیف فردا نان و بابا یادمان رفت
+نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:کودکی,خدا,سرگذشت,نان,کبری,تصمیم کبری,انشا,تمرین,معلم,شوخی,,کلاس,لبخند, ساعت9:56توسط وحید SODAGAR |
یا رب به در تو روســیاه آمده ام اذنم بده راهم بده ای خـالق من عمرم به گناه ومعصیت شد سپری گم کرده ره و منزل پرخوف وخطر یارب تو کریمی و رحیمی و عطوف غــفــار توئی صــمـد توئی بـنـده منم با بـیـم و امـیـد و حـالـت اســتــغــفـار یـا رب تــو بــده بـــرات آزادی مـن من معترفم به جرم و عصیان و گـناه دریای کــرم توئی و مـن ذره خــاک دسـت مـن افـتـاده نـالان تـو بـگـیـر یا رب به مـحـمـد و عـلـی و زهـرا حقّ حـسـن و حسـیـن و اولاد حسین بـر نــامــه اعـمـال مـحـبـت نـظـری
+نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:خدایا,خدا,بزرگ,عمر,گذشته,محبت,یوسف,قعر,دریای کرم,کرم,دریا,رب,پناه,غفار ,متن عارفانه,علشقانه,گفت گو ,بنده,اشتباه,رحیم,سیاه,عکس زیبا,, ساعت9:39توسط وحید SODAGAR |
باز اين دل سرگشته من ياد آن قصه شيرين افتاد
+نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:شیرین,فرهاد,تیشه,کبک,عشق,تمنا,سرگشته,قصه,عکس تنهای,عاشقانه ها,عاشقانه,متن عاشقانه, ساعت9:23توسط وحید SODAGAR |
زندگی عجیبه چون .... تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه تا نخوای بری کسی نمی گه بمون تا نری قدرتوکسی نمی دونه تا نمیری کسی نمی بخشتت زندگی مثه شطرنج می مونه وقتی بلد نیستی همه بهت یاد میدن اما تا یاد گرفتی همه دوست دارن شکستت بدن
+نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:زندگی,شطرنج,یاد,دوست,دوست داشتن,مردن,ببخشش,عجیب,عکس زیبا,متن عاشقانه,, ساعت9:4توسط وحید SODAGAR |
چـرا مــردم قـفـس را آفــریـدنـد ؟
+نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:قفس,قیصر امین پور,قیصر,گل,پروانه,خدا,درخت,قناری,شعر عاشقانه,شعر,سخن بزرگان, ساعت22:55توسط وحید SODAGAR |
پایانی برای قصه ها نیست نه بره ها گرگ می شوند نه گرگ ها سیر خسته ام... از جنس قلابی آدمها..! دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زد... حالم خوب است اما، گذشته ام درد میکند... |
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید کانال ما در تلگرام حتما سر بزنید @Asheganehay1 @Statusfun
فروردين 1394 شهريور 1393 مرداد 1393 فروردين 1393 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 AuthorsLinks
همسایه SpecificLinkDump
شعرهای آذری Categories
تقدیم به عشق ماندگارم |