همیشه نمی شود دل واموندت یکیو میخواد...
باران که می بارد :
حــرفــ ـــ هــ ـایــم ... دلخــوری هــ ـایــم ... دلتنگـ ــی هــ ـایــم .... و تمــ ـام اشکــــ هــ ـای مــن ... ! بمــ ـاند بـــرای بعــد !!! تنهـ ــا بــه مــن بگـ ــو : بــ ـا او چگــونـه میـ ـگذرد ؟! ... کـ ـه بـ ـا مــن نمــی گذشــتــ ـــ ..
باران، با "ن" نوازش را آغاز می کند و با "ن" آن را ه پایان مـــــــــــی رساند و چه کوتاه است فاصله نوازش باران
این روزا عادت همه رفتنو دل شکستنه درد تمام عاشقا پای کسی نشستنه
این روزا چشمای همه غرق نیاز و شبنمه
این روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه
![]()
دوری
آزمون دلهاست …
یا دلتنگ می شوی
یا فراموش …
![]()
گاهی وقت ها ،
بـعـضِـــــــی " آه " هــا را ... هـر چـــقدر هــم کــه از تـــه دل بکشـــی .. بــــاز هـــم ســــینه اتـــــ خالـــــی نمـــی شــــود... امـــــروز ســـینه ی مـــن پــــر اسـت از آن " آه " هـــا...
رفــــــــــــت؟
مـیـدونـــــــی بــن بســت زنــدگــی کــجــاسـت؟
اگر کتاب زندگی
چاپ دوم داشت.....
هرگز نمی گذاشتم
انقدر غلط چاپی داشته باشد
![]()
پنهان کردن اشک پشت لبخند خیلی سخته !!!
اینکه بغض داشته باشی و این که خودت را در هجوم تنهایی سرپا نگه داری و دائم به خودت بگی قوی باش ولی می دونی که قوی نیستی و دلت اونقدر گرفته و تو سینه سنگینی می کنه که احساس خفگی بهت دست میده اونجاست که میخواهی با تمام وجودت فریاد بزنی فریاد...!!!
اما بغض راه فریاد تو بسته و تو همچنان سکوت می کنی ، سكوت وسکوت وسکوت... ![]()
بگیر دستمو. شیش نیومد ولی باز بگیر دستمو
دلم مثل دیواری می مونه
که هنوز ایستاده
با آجرهایی که
تک تکشون
شِکَستَن …
![]()
چشم گذاشتم و تو رفتی
اما تا همیشه شمردن
شرط بازی نبود …
![]()
شب که مــــی خـــواهَم بخــــوابم..
گم شده ام خودم را گم کرده ام آهای "من " کجایی؟!
گم شده ام خودم را گم کرده ام آهای "من " کجایی؟!
تاریکی این خانه مرا میبیند
و من این خانه را
بی تو
همیشه تاریک میبینم …
![]()
موی سپید
نمی پوشانمت
تا به بخت سیاهم
همه معتقد شوند …
![]()
هنوز هم
مثل انشاهای دوران دبستان
با نتیجه گیری مشکل دارم …
“چرا رفتی ؟”
![]()
امشب یهو دلــــــــــــم کودتا کرد... تو رو می خواســـــــــــت.. آروم به دلـــــــــــم گفتم خــــــــــفه شو.... دوره دموکراسی گذشته.... می زنم لهـــــــــت میکنم!!!!!!!!
خاطرات نه سر دارند و نه ته
زنـدگی زیباسـت بــه زیبایی چشمهای پــف کرده از گریــه های شبانــه... بــه زیبایی بغــض نفس گیـر روزانــه.... بــه زیبایی قلب تکه تکه شده از شکستنهای بیشمار.... بــه زیبایی نفسی کــه از تنگی بالا نمیایــد... بــه زیبایی تمام شدن تدریجی من.... آری زنـدگی زیباست.... و زیباتر خواهـد شد.... چـــرا زنـدگی مـن اینقدر زیباسـت؟؟؟؟؟
چقدر سخته آدم فقط خودش باشه و دنیای خودش...
چقدر سخته کسی معنی نگاه خستت رو نفهمه... چقدر سخته به همه لبخند بزنی و توی دلت یه دنیا غم باشه... چقدر سخته دلت گرفته باشه و یه بغض تو گلوت داشته باشی، اما مجبور باشی بخندی... چقدر سخته دلتنگ باشی، اما مجبور باشی دلتنگیات رو سرکوب کنی واسه وجود نازنینش... چقدر سخته وقتی همه میخندن، ناگهان با یه جمله دلت بگیره و آروم آروم تو دلت اشک بریزی و بشکنی... چقدر سخته دلت هوای تنها نفست رو داشته باشه، اما این موقعیت لعنتی نزاره یه دل سیر درد و دل کنی باهاش... چقدر سخته موضوعی که دلت رو به آتیش میکشه رو بشنوی و مجبور بشی بالاجبار لبخند بزنی و بگی مهم نیست... چقدر سخته از بعضیا ناراحت باشی و دلت رنجیده باشه، ولی هیچی نگی و همه چیز رو بریزی تو خودت... چقدر سخته این همه آدم اطرافت باشن ولی دلت فقط و فقط عشقشو بخواد... چقدر سخته عاشق یکی باشی در حد مرگ، اما مجبور بشی دوریش رو تحمل کنی... چقدر سخته که میبینی بهت لبخند میزنن، اما مطمئنی که از تو بدشون میاد... چقدر سخته هزار تا حرف بشنوی و مجبور باشی نشنیده بگیری... چقدر سخته حرفای اطرافیانت که مثل نیش تو قلبت فرو میکنن بشنوی و دم نزنی... چقدر سخته تو جمع دوست و آشنا مجبوری غریب باشی... چقدر سخته به اندازه بزرگی خود خدا دلت بخواد فریاد بزنی، ولی هیچ جایی نباشه که بشه این کار رو کرد..
من به درک ! خودت خسته نشدی از دیدن تصویر تکراریه درد کشیدن من ؟!
تنهــــایــی یعـــنی:
زنـدگــی انـگــار
ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺯ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺩﺳﺘــﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﺩ .
دیدن عکست تمام سهم من است
از “تو “
آن را هم جیره بندی کرده ام
تا مبادا
توقعش زیاد شود!!
دل است . . .
ممکن است فردا خودت را از من بخواهد!!!
تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف …
خداوندا پرسشی دارم... رها کن آسمانــــــها را، بیا اینجا قضاوت کن! ببینم در زمین یک مرد پیدا میکنی یا نه؟ تو هم مثلِ همه امروز و فردا میکنی یا نه؟ بندگانت را ز ننگ آدم بودن و بیهوده فرسودن مبــــــرّا میکنی یا نه؟ برای آخرین پرسش... قیامت را بگو مردانه برپــــــــا میکنی یا نه؟!!!
در فصل دست های تــو می رسـد فصـلی برای تمـــــام رؤیــاها دستــی برای تمـــام فصـــــل ها . . .
در عجــــبم
از سیب خوردنمان که از آن فقط "چوبش" باقی می ماند... مگـــــــــر این همه چوب که خوردیم از یک سیــــــــب ... شروع نشد؟! ![]()
این روزها،
دلم اصرار دارد فریاد بزند اما... من جلوی دهانش را می گیرم، وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد! این روزها من ... خدای سکوت شده ام خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا، خط خطی نشود! سکوتی می کنم به بلندی فریاد ... فریادی که فقط و فقط خدا آگاه باشد از راز دلم از این روزهای تنهایی و دوری و ...! حسرت ، که در این هجــــــــــوم تاریکی صدای دل هم به جایی نمی رسد!
به خود احترام می گذارم...
یک چای داغ می ریزم، داخل زیباترین بشقاب خانه یک دانه شیرینی می گذارم، همراه یک آهنگ دلنشین به خود می گویم: " بفـــــــــرمایید! چایتان سرد نشود! " و از تمـــــــــــــــام تنهــــــــاییم لذت می برم!
♦ ♥ ♣ ♠
بار دیگر حکم کن، اما نه بی دل! با دلت، دل حکم کن! "حکم دل" هر که حکم دارد بیندازد وسط تا دلهایمان را رو کنیم... دل روی دل بیفتد، عشق حاکم می شود... پس به حکم عشق بازی می کنیم، این دل من... رو کن حالا دلت را...! دل نداری؟ بـُــر بزن اندیشه ات را... "حکم لازم" دل سپردن، دل گرفتن، هر دو "لازم"... ♦ ♥ ♣ ♠
![]()
"فقط برو..." |
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید کانال ما در تلگرام حتما سر بزنید @Asheganehay1 @Statusfun
Archivesبهمن 1394فروردين 1394 شهريور 1393 مرداد 1393 فروردين 1393 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 Authorsوحید SODAGARLinks
همسایه SpecificLinkDump
شعرهای آذری Categories
تقدیم به عشق ماندگارم |