✔✔نمے دونــے تو این روزا چقــدر از زندگے سیــرم دارم مے میــرم از اینکه تو رفتــے و نمے میــرم نمے دونــے تو این روزا چقدر یاد تــو مے افتــه تــه دنیـام نزدیکه نگاه کن کـے بهت گفتم کجا باید برم بــے تو، تویے که قـدّ ِ دنیامــے که هر جایــے رو مـے بینم نبینم پیش چشمـامے بـرم هر جاے این دنیا شبــم با بغض دمسـازه آخه هر جا یه چیزے هست منُ یاد تــو بنـدازه نمـے دونم تو این برزخ کے از این درد مے میـرم نمـے دونم چرا یک شب فراموشـے نمےگیرم منُ اینجا بکُـش وقتے قراره تازه رویـا شــے اگه تا آخــر دنیــا قراره تــو دلم باشــے....✔✔
+نوشته شده در دو شنبه 10 فروردين 1394برچسب:از زندگے سیــرم , حس زیبا ,درد دل,دلنوشته,عاشقانه,عاشقانه ها,شعر تنهایی,شعر عاشقانه ها,میمیرم,رفتن,رویا,شب,دنیا,ارامش,تموم شد,عکس زیب,عکس تنهایی,عکس جدایی,عکس , ساعت14:4توسط وحید SODAGAR |
اینهمه , شب که گذشت اینهمه گریه که من سر دادم بیهودست رفت که رفت آنکه چشم سیهش برد دل و جانم را او که آهنگ صدایش کرد مدهوش مرا دیگر نیست رفت که رفت کشت مرا کشت احساس مرا ای دریغا که من گمگشته همچنان حیرانم که چرا برد مرا از من خویش شاید این جان , که از من بگریخت رفته باشد به تمنای بهشت لیک چه سود من درین خاموش بیداری صبح ویرانم
+نوشته شده در شنبه 11 مرداد 1393برچسب:رفت که رفن,درد دل,حس زیبا,دلنوشته ها,شعر جدایی,شعر تنهایی,فراق,شعر,عکس زیبا,عکس تنهایی,شب,چشم,جانم,دریغا,بیهوده, ساعت9:9توسط وحید SODAGAR |
چـــه کار به حــــرف مـــردم دارم بگــــذار بگـــوینــــد دیوانه استــــــــــــــــــــ ... زندگـــــــی مـــــن همیـــن استــــــــــــــــــ شبـــــــــــــ کـــــه مـــــی شـــــود سیگاری روشـــن مــــی کنم عــاشقــــانه ای مــــی نـویســـــــــم خیــــره مـــــــی شــــوم به عکستــــــــــــ و با خـــــودم فکـــــــــر مــــــــــی کنـــم مگـــــــــــر مـــــی شـــود تو را دوستـــــــــــــ نداشتـــــــــــ
+نوشته شده در شنبه 12 مرداد 1392برچسب:حس زیبا,مگـــــــــــر مـــــی شـــود تو را دوستـــــــــــــ نداشتـــــــــــ ,دوست داشتن,عاشقانه,درد دل,دلنوشته ها,می نویسم,فکر,شب,سیگار,حرف,مردم,دیوانه,بگویند,خیره,متن زیبا,متن عاشقانه,شق,شعر عاشقانه,عکس زیبا,عکس, ساعت13:48توسط وحید SODAGAR |
تقدیم به مخاطبی که منو با عشق آشنا کرد ولی نمو.......... دل دیوونم از تو تنها نشونم از تو یه عکس یادگاری که خودتم نداری شده رفیق شب هام وقتی که خیلی تنهام میگیرمش روبروم بازم میشی آرزوم وقتی تو رو ندارم وقتی که بی قرارم چشامو باز میبندم شاید بیای کنارم دل دیوونم از تو تنها نشونم از تو یه عکس یادگاری که خودتم نداری شده رفیق شب هام وقتی که خیلی تنهام میگیرمش روبروم بازم میشی آرزوم
+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:دل دیوونم از تو تنها نشونم از تو,تقدیم,عشق,اشنا,یادگاری,عکس,رفیق,شب,شاید,بیایی,کنارم,تنهاییم,شعر زیبا,شعر تنهایی,شعر,کارتپستال تنهایی,کارتپستال, ساعت23:9توسط وحید SODAGAR |
گر مانده بودی .. تو را تا به ارش خدا میرساندم اگر مانده بودی .. تو را تا دل قصه ها میکشاندم اگر با تو بودم .. به شب های غربت که تنها نبودم اگر مانده بودی .. ز تو می نوشتم تو را می سرودم مانده بودی اگر نازنینم .. زندگی رنگ و بوی دگر داشت این شب سرد و غمگین غربت .. با وجود تو رنگ سحر داشت با تو این مرغک پرشکسته .. مانده بودی اگر , بال و پر داشت با تو بیمی نبودش ز طوفان .. مانده بودی اگر , همسفر داشت هستیم را به آتش کشیدی .. سوختم من ندیدی ندیدی مرگ دل آرزویت اگر بود .. مانده بودی اگر , می شنیدی با تو و عشق تو زنده بودم .. بعد تو من خودم هم نبودم بهترین شعر هستی را با تو .. مانده بودی اگر ! می سرودم
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:مانده بودی,ماندن,ارش,خدا,دل,قصه,شب,غربت,تنها,نازنینم,زندگی,رنگ,بو,سحر,طوفان,سوختم,سرودن,زنده,اتش,بال,پر,غمگین,شعر تنهای,شعر جدایی,شعر,عکس,عکس تنهایی, ساعت14:50توسط وحید SODAGAR |
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم دشوار بود مردن و روی تو ندیدن بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ در وحشت و اندوه شب تار بمیرم بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم می میرم از این درد که جان دگرم نیست تا از غم عشق تو دگربار بمیرم تا بوده ام، ای دوست، وفادار تو بودم بگذار بدانگونه وفاداربمیرم
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:وفادار,حسرت,دیدار,یمیرم,بگذار,دلخواه,مردن,ندیدن,دشوار,ناله,مرغان,شباهنگ,دوست,شمع,اب,اندوه,شب,شعر زیبا,شعر تنهایی,شعر,کارتپستا,کارتپستال تنهایی, ساعت14:39توسط وحید SODAGAR |
بی دل و خسته در این شهرم دلداری نیست غم دل با که توان گفت که غم خوارینیست شب به بالین من خسته به غیر از غم دوست ز اشنایان کهن یار وپرستاری نیست یا رب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل به کلافی بفروشیم و خریداری نیست فکر بهبود خود ای دل به کن از جای دیگر که در اینشهر طبیب دل بیماری نیست
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:بی دل,خسته,شهر,دلدار,غم,گفت,خوار,غمخوار,شب,بالین,شهر,پرستار,کلافی,یوسف,صد,خریدار,طبیب,بیمار,,شعر تنهایی,شعر زیبا,عکس,عکس تنهایی, ساعت14:20توسط وحید SODAGAR |
حالمان بد نيست غم کم میخوريم کم که نه هرروز کم کم میخوريم آب میخواهم سرابم میدهند عشق میورزم عذابم میدهند خود نمیدانم کجا رفتم به خواب از چه بيدارم نکردی آفتاب؟ خنجری بر قلب بيمارم زدند بيگناهی بودم و دارم زدند دشنه اي نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمي پشتم شکست سنگ را بستند و سگ آزاد شد يک شب داد آمد و بيداد شد عشق آخر تيشه زد بر ريشهام تيشه زد بر ريشه انديشهام عشق اگر اين است مرتد می شوم خوب اگر اين است من بد می شوم بس کن اي دل نابساماني بس است کافرم! ديگر مسلماني بس است در ميان خلق سر در گم شدم عاقبت آلوده ي مردم شدم بعد ازاين با بي کسي خو مي کنم هر چه در دل داشتم رو مي کنم نيستم از مردم خنجر بدست بت پرستم، بت پرستم، بت پرست بت پرستم،بت پرستي کار ماست چشم مستي تحفه ي بازار ماست درد مي بارد چو لب تر مي کنم طالعم شوم است باور مي کنم من که با دريا تلاطم کرده ام راه دريا را چرا گم کرده ام؟؟؟ قفل غم بر درب سلولم مزن من خودم خوش باورم گولم مزن من نمي گويم که خاموشم مکن من نمي گويم فراموشم مکن من نمي گويم که با من يار باش من نمي گويم مرا غم خوار باش من نمي گويم، دگر گفتن بس است گفتن اما هيچ نشنفتن بس است روزگارت باد شيرين! شاد باش دست کم يک شب تو هم فرهاد باش آه! در شهر شما ياري نبود قصه هايم را خريداري نبود واي! رسم شهرتان بيداد بود شهرتان از خون ما آباد بود از درو ديوارتان خون مي چکد خون من،فرهاد،مجنون مي چکد خسته ام از قصه هاي شوم تان خسته از همدردي مسموم تان اينهمه خنجر دل کس خون نشد اين همه ليلي،کسي مجنون نشد آسمان خالي شد از فريادتان بيستون در حسرت فرهادتان کوه کندن گر نباشد پيشه ام بويي از فرهاد دارد تيشه ام عشق از من دورو پايم لنگ بود قيمتش بسيار و دستم تنگ بود گر نرفتم هر دو پايم خسته بود تيشه گر افتاد دستم بسته بود هيچ کس اشکي براي ما نريخت هر که با ما بود از ما مي گريخت چند روزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و آن پرسيدنيست ما ز ياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم
+نوشته شده در پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:حالمان,بد ,غم,میخوریم,کم کم,عشق,عذاب,خنجر,بیدار,قلب,بیمار,نامردی,شب,سگ,ازاد,تیشه,ریشه,شعر تنهایی,شعر زیبا,شعر جدایی, شعر بیاد ماندنی,حرف دل,مرتد,نابسامانی,خلق,کارتپستال,عکس ,عکس زیبا,عاقبت ,الوده,شعر بسیار زیبا,, ساعت1:24توسط وحید SODAGAR |
با عرض سلام خدمت عزیزان دلم سال نو بر همهگی شما عزیزان تبریک میگم امیدوارم سال خوبی در پیش رو داشته باشید و تنهایی را در هیچ جای زندگیتون جا ندید هر چقدر خواستم شعر ی بنویسم یا از جای کپی کنم دیدم نمیشه فقط و فقط دوتا شعر تو ذهنمه و نمیشد برای سال نو شعر دیگه ای بنویسم پس اونارو براتون نوشتم در جنگ غزل قافیه را باخته ایم بر هرچه ردیف بوده ما تاخته ایم چندیست که بی وزن شده شاعر و شعر این سبک جدیدیست که ما ساخته ایم ************************************************* باید دیوونگیهامو ببخشی نگاه سرد چشمامو ببخش می دونم گاهی حرفام خیلی تلخه بگو می تونی حرفامو ببخشی باید گاهی توچشمام خیره شی تا ببینی تا چه حد غمگین وخسته ام نمی دونم دخیل دلخوشیمو به چشمای کدوم آیینه بستم یه دنیا خاطره تو کوله بارم منو از زندگی مأیوس کرده شبای بی چراغ زندگیم پر از تنهایی و کابوس کرده تو نور روشن روزای بعدی همون روزایی که آیینه وارن همون روزای خوشرنگ دل انگیز که تو آغوششون پروانه دارن تو می تونی منو آشتی بدی با شبای روشن ستاره بازی تو می تونی کنار من بمونی تو می تونی منو از نو بسازی تو می تونی با یه لبخند شیرین بدیهای منو آسون ببخشی می تونی به کویر خشک قلبم تو به آهستگی بارون ببخشی
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:شعر سال نو ,تبریک,سال نو,1392,در جنگ,غزل,قافیه,سیک جدید,دیوونگیها,تلخه,ببخشی,اغوش,ایینه,شعرهای زیبا, شعرهای عاشقانه,عاشقانه ها,تنهایی,خوشرنگ,شب,چراغ,پروانه, ساعت11:36توسط وحید SODAGAR |
تصوّرهای باطــــل نــــقش زد آیــــنده ی ما را بــه تصــویری مجازی خط کشید آئینه ی ما را رفــاقـــت ها , مــحبت ها چرا زیبا سرابی بود گذشته لحــــظه های عشق ما آشفته خوابی بـود غـــرورم را لباست میکنم , باز التماست میکنم دو چشمم فرش پایت میکنم , جانم فدایت میکنم شکستن های قلب پر غرورم تحمل کردن روح صبورم شمردن های تکرار شب روز غم شب تلخی و تنهایی روز برای آن دو چشم کهربایی که آتش زد مرا خواهی نخواهی برای بوسه ی هنگام دیدار وداع تلخ آن دو چشم غم دار شکسته قلب من بشکستی و از من نپرسیدی دل سوزنده آهم دیدی و هرگز نترسیدی هنوزم آسمانم را فقط تنها تو خورشیدی که شانیدی به پیرانی مرا از غم تو پاشیدی
+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:هنوزم آسمانم را فقط تنها تو خورشیدی,هنوز,اسمان,خورشید,تصور,باطل,نقش,اینده,مجازی,اینه,لباس,چشم,غرور,جانم,شب,روز,کهربایی,اتش,شعر عاشقنه,شعر تنهای,متنهای عاشقانه,متن عاشقانه,عاشقانه ها,کارتپستال,عکس,تلخ,, ساعت21:25توسط وحید SODAGAR |
ای گل تازه که بویی ز وفا نیست تورا خبر از سرزنش خار جفا نیست تورا رحم بر بلبل بی برگ و نوا نیست تورا التفاتی به اسیران بلا نیست تو را ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تورا با اسیر غم خود رحم چرا نیست تورا؟
+نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:جفا,بدینسان,تدبیر,متن عاشقانه,عاشقانه ها,جملات زیبا,گل ,تازه,بو,خار,التفاتی,اسیر,بلا,فارغ,گلگشت,زمان,پشیمان,گریبان,خندان,شب,کاشانه, ساعت22:26توسط وحید SODAGAR |
نمی دانم چه می خواهم خدايا به دنبال چه می گردم شب و روز چه می جويد نگاه خسته من چرا افسرده است اين قلب پرسوز ز جمع آشنايان می گريزم به كنجی می خزم آرام و خاموش نگاهم غوطه ور در تيرگيها به بيمار دل خود می دهم گوش گريزانم از اين مردم كه با من به ظاهر همدم و يكرنگ هستند ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پيرايه بستند از اين مردم كه تا شعرم شنيدند برويم چون گلی خوشبو شكفتند ولی آن دم كه در خلوت نشستند مرا ديوانه ای بدنام گفتند دل من ای دل ديوانه من كه می سوزی از اين بيگانگی ها مكن ديگر ز دست غير فرياد خدا را بس كن اين ديوانگی ها
+نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:دیوانه ی بدنام,عاشقانه ها,متنهای عاشقانه,دیوانه,خدا,شب ,روز,ارام,خاموش,یکرنگ,شعر,گل,خوشبو,عکس,عکس زیبا,عکس تنهایی,تنها,تیرگیها, ساعت20:17توسط وحید SODAGAR |
ماه من غصه چرا ؟ او همانیست که در تارترین لحظه شب، راه نورانی امید نشانم می داد
+نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:ماه,غصه,خدا,عشق,باران,شب,روز,خورشید,نور,گرم,زمین,بهار,یاس,سپید,متن زیبا,متن عاشقانه,عاشقانه,, ساعت22:29توسط وحید SODAGAR |
فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن؛ خداوند خورشید را در جایی نهد که گرم کند ولی نسوزاند . . . |
About
به وبلاگ من خوش آمدید کانال ما در تلگرام حتما سر بزنید @Asheganehay1 @Statusfun
فروردين 1394 شهريور 1393 مرداد 1393 فروردين 1393 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 AuthorsLinks
همسایه SpecificLinkDump
شعرهای آذری Categories
تقدیم به عشق ماندگارم |