آسمـان هـم کـه بـاشی بـغلت خـواهــم کـرد … فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد …
+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:اسمان,بغل,خواهم,فکر,گستردگی,واژه,گوشه ی,تنهایی,جا,پر,عاشقانه,ت,خدا,بخواهم,درد دل,دلنوشته ها,متن عاشقانه,متن زیبا,شعر زیبا,شعر تنهای,شعر عاشقانه,عکس زیبا,عکس تنهایی,عکس دختر,عکس, ساعت14:10توسط وحید SODAGAR |
نترس… اگر هم بخواهم از این دیوانه تر نمی شوم گفته بودم بی تو سخت می گذرد بی انصاف حرفم را پس میگیرم… بی تو انگار اصلا نمی گذرد!…
+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:نترس,بخواهم,دیوانه,نمیشوم,حرفم,پس,انگار,اصلا,نمیگذرد,متن تنهایی,متن زیبا,درد دل,دلنوشته ها,عکس تنهایی,عکس دختر تنها,عکس, ساعت13:0توسط وحید SODAGAR |
کم طاقتی
+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:کم,طاقت,عادت,روزهایت,خبر,عجیب,صبور ,متن شاعرانه,متن تنهایی,شعر تنهایی,شعر ,درد دل, دلنوشته ها,عکس دختر,عکس لبخند,عکس, ساعت12:47توسط وحید SODAGAR |
این روزها … یا به تو می اندیشم،
+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:این روزها,تو,می اندیشم,چرا,متن شاعرانه,متن ,درد دل, دلنوشته,عکس تنهایی,عکس دختر,عکس سیگار ,عکس , ساعت12:32توسط وحید SODAGAR |
یآ،هر از چند گاه !نیآ
+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:سکوت,گاه,نیا,دنیا,ارامش,مدیون,مجبور,باغچه,خاکستر,دود,لعنتی,شعر,شعر سکوت,شعر تنهایی,عکس سیگار,عکس, ساعت12:19توسط وحید SODAGAR |
آدمـــ هآ هـَــرگِـز کســانے رآ کـهــ دوسـتـــــ دارَنــــد فـَراموشـــــ نِمے کُنـــَــــند فقـَـــــط عـــآدتــــــ مے کُـــــنـَـند کـهـــ دیـــــگـَـر کِــــــنارشــــآטּ نَــباشـــَــند! بَرگرﬤ פּ نِگاه ڪُטּ اَز مَـטּ چـﮧ ساפֿـتـﮧ اےْ! פּیرانـﮧ اےْ اَز پوسْـﭞ פּ استـפֿـפּاטּ ... פּ مُشتے شِعـر عاشِقانـﮧ... ایْـטּ عاقِبـﭞ ڪسے سـﭞ ڪه چشماטּِ פֿـیس ِ تـפּ رـا ﬤیْـﬤ!!! ˙·٠•●♥ارسالی زیبا از دوست عزیزم غزل جان♥●•٠·˙
+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:عادت,ادمها,دلنوشته,هرگز,دوست,فراموشی,فقط,کنار,برگرد,من,ویرانه,پوست,استخوان,عاقبت,شعر عاشقانه,چشمان خیس,دید,شعر زیبا,شعر تنهایی,شعر,عکس,عکس تنهایی,عکس گریه,عکس دختر , ساعت1:37توسط وحید SODAGAR |
تو رفتی
سال ديگری رفت و همه می روند بی آنكه لحظه ای بيانديشند در درون تو چه درياهايی طغيان می كنند. همه می روند... ˙·٠•●♥ارسالی زیبا از دوست عزیزم غزل جان♥●•٠·˙
+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:تنهایی,رفتی,تو رفتی,همه,لحظه,بیاندیش,درون,دریاها,طغیان,غزل,دوست,شعر تنهایی,متن تنهایی,تنهایی,شعر,متن,عکس دختر,عکس دختر تنها,عکس تنهایی,عکس, ساعت1:21توسط وحید SODAGAR |
گفتم تو شیرین منی گفتی تو فرهادی مگر گفتم خرابت می شوم گفتی تو آبادی مگر گفتم ندادی دل به من گفتی تو جان دادی مگر گفتم ز کویت می روم گفتی تو آزادی مگر گفتم فراموشت کنم گفتی تو در یادی مگر گفتم خاموشم سالها گفتی تو فریادی مگر
+نوشته شده در چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:شیرین,فرهاد,گفتم,مگر,خرابت,ابادی,دل,جان,کوی,ازادی,فراموشت,فریاد,خاموش,عکس,عکس تنهایی,شعر,شعر تنهایی, ساعت20:28توسط وحید SODAGAR |
جلسه ی محاکمه ی عشق برپا شده و قاضی این دادگاه عقل بود ؛ و عشقمحکوم بود به تبعید به دور ترین نقطه ی مغز یعنی فراموشی ... قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه ی اعضا با او مخالف بودند . قلب شروع کرد به طرفداری از عشق : ای چشم ، مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدنش را داشتی؟ ؛ ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی؟ ؛ و شما پاها که همیشه منتظر رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین باعشق مخالفید؟ همه ی اعضا روی برگرداندن و به نشان اعتراض جلسه را ترک کردند . تنها عقل و قلب در جلسه ماندند. عقل رو به قلب گفت : دیدی؟ همه ی اعضا از عشق بیزارند ولی من متحیرم با وجود اینکه عشق بیشتر از همه تو را آزرده چرا هنوز از او حمایت می کنی؟ قلب نالید و گفت : من بی وجود عشق دیگر نخواهم بود . در آن صورت تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار لحضه ی قبل را تکرار می کند ... اما دیگر برای گفتن این حرف ها دیر شده بود . حکم صادر شده و قابل اصلاح نبود ... در سکوت دادگاه ســرنــوشـــت عقل بر ما حکم سنگینی نوشت گفته شد دلداده ها از هــم جدا ای خدا نفرین بر این قانون زشت ارسالی توسط تینا
+نوشته شده در چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:داداگاه,عشق,جلسه قلب,عقل,نقطه,تقاضا,فراموشی,حکم,صادر,اصلاح,نالید,متن عاشقانه,عکس قلب,عکس زیبا,عکس, ساعت17:42توسط وحید SODAGAR |
چه شیرین است چشمهایت که در هر لحظه می خندد گهی بر شادمانیها گهی بر غصه می خندد شبیه شاپرکهایی به دور شمع میگردی از این سوز و از این چرخش به تو پروانه می خندد من از این نا مرادیها نرنجم تا تو را دارم به تو آنقدر محتاجم که هر بیچاره می خندد اسیر عشق گشتم من رهایی را نمی خواهم به این حبس آنقدر نازم که هر آزاده می خندد نثار خاک کوی تو کنم هر لحظه جانم را برای جان فشانی ها به من هر مرده می خندد من از عشق آنقذر مستم که لب بر جام می بستم به من ساقی از این مستی دوصد مستانه می خندد به دست خویش می آرم برون از سینه قلبم را به تو تقدیم میدارم که بر من خنده می خندد رکوعم را سجودم را قنوتم را تو میبینم شوم کافر از این پس من به من ابلیس می خندد الهی شکر میگویم که بر من دلبری دادی ولی دانم الهم نیز بر این شکرانه می خندد یکی یکدانه ای در دل تو را در سینه میکارم از این کشت و از این محصول به من هر دانه می خندد تویی در شعر من معنا تویی در بیت من خوانا چنان وصفت کنم در شعر که هر خواننده می خندد وصالت گر به دست آرم به بخت خویش میخندم بخندد گر به من عالم خودم بر خنده میخندم
+نوشته شده در چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:شیرین,چشم,لحظه,شادمانی,غصه,شمع,شاپرک,چرخش,پروانه,خنده,اسیر,عشق,رهایی,حبس,ناز,ازاده,نثار,خاکساقی,رکوع,سجود,قنوت,سینه,قلب,شعر زیبا,شعر,شعر تنهایی,عکس,عکس دختر,عکس قلب,عکس تنهایی, ساعت17:14توسط وحید SODAGAR |
یادت گرامی حسین جان میزی برای کار کاری برای تخت تختی برای خواب خوابی برای جان جانی برای مرگ مرگی برای یاد یادی برای سنگ این بود زندگی … حسین پناهی خداوندا من نمیخواهم مثل حسین باشم چگونه بگویم عشقی که فقط غم دارد چگونه عشقیست مگر انسان رو از خاک درست نکردی ؟ پس چرا دلهایمان خاکی نیست !! چرا؟ چرا دلهایمان از سنگ شده !! شاید ایراد از اینکه ما هم فکر خدا بودن در نظر داریم!! و میخواهیم تنها بمونیم و زندگی برایمان بازیی بیش نیست البته مانده چه کسی در این بازی موفق میشه فقط مراقب باشید دلی رو نشکنید و به غرور اون شخص لطمه نزنید چون همه ی انسانها خصلت خوبی دارن زیاده خواهن همین!!! بازم یادت بخیر حسین جان
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:حرف دل,دل,حرف,یادت,گرامی,حسین,حسین پناهی,میزی, میزی برای کار,تختی,خواب,کاری,سنگ,یادی,خداوندا,چگونه,انسان,خاک,دل,زیاده خواه, ساعت23:2توسط وحید SODAGAR |
قدر عشق اولت رو بدون چون اگر از دست بدی دیگه هیچ وقت هیچ وقت تو زندگی از ته دلت نمیخندی شایدم من دارم اینطوری فکرمیکنم
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:حرف دل ,عشق,اول,بدون,دست,هیچ,وقت,شاید,اینطور,فکر,عکس جدایی,عکس, ساعت21:46توسط وحید SODAGAR |
آتش عشق تو در شعله گرفتارم کرد رخ زیبای تو در دام گرفتارم کرد این کمندی است که در حلقه گرفتارم کرد هوس عشق تو در کام جنونم افکند این جنونی است که صد ساله گرفتارم کرد چهره حور ندارد رخ زیبای تو را این جمالی است که با ناز گرفتارم کرد شربت لعل لبت باده مخمورم کرد این شرابی است که مستانه گرفتارم کرد منت از می نکشم چشم خمارت بینم این نگاهی است که با غمزه گرفتارم کرد آشنا در دل ما راه به جائی نبرد این چه رسمی است که بیگانه گرفتارم کرد تب عشق تو فقط چاره دردم باشد این دوائی است که بیمار و گرفتارم کرد مرد آن است که در عشق حریفت باشد این ندائی است که از غیب گرفتارم کرد نیست راهی که زبند تو رهایم سازد این حصاری است که بی پرده گرفتارم کرد وادی عشق فقط راه به دلها دارد این مسیری است که یک سویه گرفتارم کرد مستی و بی خبری عشق تو از یاد نبرد خاطرات تو چنین زار و گرفتارم کرد یاریم کن که از این جام لبی برگیرم ور نه مرگ آید و بینی که گرفتارم کرد خرمن عشق تو را خوشه هزاران باشد حاصل زحمت این کاشت گرفتارم کرد وقت رفتن نگهم تر ز نگاهت باشد قطره اشک تو بر خاک گرفتارم کرد ای تو در خاطر من تا به ابد زندانی من رها بودم و عشق توگرفتارم کرد سالها دل طلب روی تو از ما میکرد یک نظر دیدم و بی وقفه گرفتارم کرد تا که جان باشد و جان هست به تو میگویم که فقط عشق تو اینگونه گرفتارم کرد ولی حیف که این عشق پایان داشت
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:اتش,عشق,شعله,رخ,زیبا,زلف,کمند,جمال,شراب,خمار,شربت,لعل,لب,چهره,رسمی,بیگانه,درد,منت,عشق,تب,شعر عاشقانه,شعر,شعر تنهایی,عکس عاشقانه,عکس دختر,عکس پسر,عکس, ساعت21:17توسط وحید SODAGAR |
زندگی ! کلاهت را به هوا بیانداز. . . من دیگر جان بازی ندارم. . . تو بردی. . .
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:زندگی,کلاه,هوا,بازی,جان,بردی,عکس ,عکس تنهایی,شعر,شعر تنهایی, ساعت13:52توسط وحید SODAGAR |
کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:کارمان,جای,رسید,طوری,دلتنگ,کسی,برنخورد,شعر تنهایی,شعر,کارتپستال تنهای,کارتپستال, ساعت12:0توسط وحید SODAGAR |
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:قرعه کشی,تمام,اسم,دیگر,تقدیر,لااقل,اسم,کیسه,انداختن,شعر تنهایی,شعر جدایی,شعر,عکس خیانت,عکس جدایی,عکس تنهایی,عکس, ساعت10:58توسط وحید SODAGAR |
مادر مرا ببخش درد بدنم بهانه بود !!!! کسی رهایم کرده بود که صدای بلند گریه ام اشک هایت را در آورد !!!!! نویسنده ها کجایید ؟ می خواهم عشق بازی یاد بگیرم قصه شیرین و فرهاد , لیلی و مجنون دارد دوباره تکرار می شود می خواهم نقش لیلی را مثل مجنون بازی کنم !!! ماندن کنار من لیاقت می خواست نه بهانه !! در تک تک لحظات بی قراریم بلند میگویم :چرا با من اینکار رو کردی. غفلت کرده ای "مادر" پشت یک قلب "عاشق" فرزندت آرام آرام جان میسپارد و تو فراموش کردن را به او نیاموخته بودی!!!
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:مادر,ببخش,درد,بدن,بهانه,صدا,بلند,گریه,فرهاد,لیلی,مجنون,شیرین,فراموش,لیاقت,عشق,بازی,فرزند,بیقرار,لحظه,نویسنده,شعر,شعر تنهایی,عکس سیگار,عکس پسر تنها,عکس تنهایی,عکس, ساعت10:43توسط وحید SODAGAR |
آرامتــر تکــانـش دهیــد. مـَـرگ مَغـــزی شُــده…بــایـد زودتـــر دفــن شــود… چیـــزی بــَرای اِهـدا هـــم نــدارد… اِحســـاسَـــم استــــ ! تــــا همیـن دیــروز زنـده بـــوده … خـــــودمــ دیـــدمــ ، کِســـی لِهــــش کــــــرد و رَفــتـــــ...
+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:مـَـرگ مَغـــزی,ارامتر,تکان,دیروز,احساسم,زودتر,عکس زیبا,عکس اغوش,شعر تنهایی,شعر, ساعت10:32توسط وحید SODAGAR |
تقدیم به مخاطبی که منو با عشق آشنا کرد ولی نمو.......... دل دیوونم از تو تنها نشونم از تو یه عکس یادگاری که خودتم نداری شده رفیق شب هام وقتی که خیلی تنهام میگیرمش روبروم بازم میشی آرزوم وقتی تو رو ندارم وقتی که بی قرارم چشامو باز میبندم شاید بیای کنارم دل دیوونم از تو تنها نشونم از تو یه عکس یادگاری که خودتم نداری شده رفیق شب هام وقتی که خیلی تنهام میگیرمش روبروم بازم میشی آرزوم
+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:دل دیوونم از تو تنها نشونم از تو,تقدیم,عشق,اشنا,یادگاری,عکس,رفیق,شب,شاید,بیایی,کنارم,تنهاییم,شعر زیبا,شعر تنهایی,شعر,کارتپستال تنهایی,کارتپستال, ساعت23:9توسط وحید SODAGAR |
نزار اینجا من بمونم حیرون و خیلی پریشون جای دستای قشنگت دستای غمو می گیرم
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:نزار,اینجا,حیرون,پریشون,دل,نسوزون,مهربون,قشنگ,دوری,مردن,شعر زیبا,شعرتنهایی,کارتپستال,کارتپستال تنهایی, ساعت19:29توسط وحید SODAGAR |
به یاد تو نوشتم تو دفترای شعرم به یاد اون گذشته به یاد سرنوشتم نوشته های غمگین برای تسکین دل به یاد روزی که تو گذاشتی رفتی ای دل اگر تو این لحظه ها همدم من نموندی مشکلی نیست عزیزم تو خاطرم تو موندی اگر گذاشتی رفتی یک دفعه و بی خبر اما بدون عزیزم تو یادمی تا سحر نوشته ها م تو این جا کمکِ حال منن نوشته هام همیشه هم رنگِ حزن و غمن هر روز با یک نوشته سعی می کنم تا بگم چی کشیدم تو دنیا میونه این همه غم با این نوشته ها من به یاد تو می مونم می نویسم تا نگی به یاد تو نموندم نوشته های سنگین از جنس غصه و غم می نویسم تا بشن واسه دلم یه هم دم هر چند نموندی پیشم اما واست می خونم از تو می گم همیشه تو یادمی هنوزم هر چند از این جا رفتی اما کنارم هستی فکر می کنم همیشه کنار من نشستی
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:به یاد تو,نوشتن,دفتر,شعر,گذشته,سرنوشت,یاد,تسکین,غمگین,لحظه,خاطرم,کمک,دنیا,حال,دل,عزیزم,کنار,غروب,عبوس,شعر تنهایی,شعر زیبا,کارتپستال,کارتپستال زیبا,کارتپستال تنهایی, ساعت19:15توسط وحید SODAGAR |
گمان کردم که او عاشق ترین عاشق در این دنیاست
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:تظاهر,گمان,عاشق,غمخوار,دل,تنها,سخن,عشق,اتش,چشم,افسوس,نواز,صحنه,بخت,یار,فصل,نوبت,بهار,شعر عاشقانه,شعر تنهایی,عکس,شعر,عکس تنهای,عکس گریه, ساعت15:5توسط وحید SODAGAR |
قسم به آسمان شب ، ستاره های بیشمار
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:قسم,اسمان,نگاه,سادگی,عشق,شعله,بیقرار,ستاره,تیزی,چشم,حضور,خزان,خیال,گریه,اروم,دل تنگ,شعر تنهای,شعر زیبا,کارتپستال,کارتپستال تنهایی, ساعت14:59توسط وحید SODAGAR |
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم دشوار بود مردن و روی تو ندیدن بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ در وحشت و اندوه شب تار بمیرم بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم می میرم از این درد که جان دگرم نیست تا از غم عشق تو دگربار بمیرم تا بوده ام، ای دوست، وفادار تو بودم بگذار بدانگونه وفاداربمیرم
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:وفادار,حسرت,دیدار,یمیرم,بگذار,دلخواه,مردن,ندیدن,دشوار,ناله,مرغان,شباهنگ,دوست,شمع,اب,اندوه,شب,شعر زیبا,شعر تنهایی,شعر,کارتپستا,کارتپستال تنهایی, ساعت14:39توسط وحید SODAGAR |
در دفتر خاطراتم نوشتم عشق زیباست... استاد دفتر را دید و گفت: این رویاست... گفتم استاد!! تو از عشق چه میدانی؟! گفت : در عالم عشق ، عاشق همیشه تنهاست...
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:عالم عشق,دفتر,خاطرات,استاد,عشق,عاشق,گفتم,دید,شعر عاشقی,شعر تنهایی,شعر زیبا,متن تنهایی,متن عاشقانه,عکس زیبا,عکس,, ساعت14:30توسط وحید SODAGAR |
بی دل و خسته در این شهرم دلداری نیست غم دل با که توان گفت که غم خوارینیست شب به بالین من خسته به غیر از غم دوست ز اشنایان کهن یار وپرستاری نیست یا رب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل به کلافی بفروشیم و خریداری نیست فکر بهبود خود ای دل به کن از جای دیگر که در اینشهر طبیب دل بیماری نیست
+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:بی دل,خسته,شهر,دلدار,غم,گفت,خوار,غمخوار,شب,بالین,شهر,پرستار,کلافی,یوسف,صد,خریدار,طبیب,بیمار,,شعر تنهایی,شعر زیبا,عکس,عکس تنهایی, ساعت14:20توسط وحید SODAGAR |
نمي دانم چرا هروقتي كه راه زندگي هموار ميگردد بشر تعقيرحالت مي دهدخونخوارميگردد به وقت عيش ونوش مينوازد ساز بي ديني به وقت تنگدستي مومن وديندار ميگردد دراين دنيا كه حتي ابر نميگريد به حال ما همه از ما گريزانند تو هم بگذر ازاين تنها رفيقان يك به يك رفتند مرا با خود رها كردند همه خود درد من بودند گمان كردم كه هم دردنند اگر يار مرا ديدي به خلوت بگو اي بي وفا ای بی موروت غم دادي غم خواري نكردي جوابت باشد به فرداي قيامت
+نوشته شده در شنبه 3 فروردين 1392برچسب:حال بشر,هر وقت,راه,زندگی,هموار,عیش,نوش,مینوازد,ساز,بی دینی,ابر,حال,گریه,درد,گمان,جواب,خلوت,شعر تنهایی,شعر جدایی,متن شاعرانه,عاشقانه ها,عکس زیبا,عکس تنهایی,عکس دل,عکس, ساعت14:10توسط وحید SODAGAR |
در جوانی آنقدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم به باغی ببرید و دلم شاد کنید در جوانی ناله ها کردم کسی یادم نکرد در قفس جان دادم و صیّاد آزادم نکرد دیدی ای دل که دگر بار غم عشق چه کرد چون شد دلبر و با یار وفا دار چه کرد
+نوشته شده در جمعه 2 فروردين 1392برچسب:در جوانی آنقدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم,سیر,جوانی,اه,باغ,قفس,عشق,دل,یار,وفادار,ناله,ازاد,مرا,شعر زیبا,شعر جدایی,عکس ,عکس زیبا,عکس تنهایی,, ساعت21:25توسط وحید SODAGAR |
منو ميبينيد به من ميگن سيه بخت به من نخنديد آي آدماي خوشبخت منم يروزي روزگاري داشتم جون بودم و عشقی به ياري داشتم اين زمونست كه پيرم كرد به لطف خودسيرم كرد نفهمید چه جوری وصله به زنجیرم کرد ای زمونه چه قدر تو نامردی چه ظلم بی حدی به من تو کردی
+نوشته شده در جمعه 2 فروردين 1392برچسب:سیه بخت,زمونه,من,میبینید,روزگاری,ادمای,خوشبخت,لطف,سیرم,نفهمید,زمونست,زمونه,حد,ظلم,نامردی,کارتپستا,کارتپستال تنهای,متن زیبا,شعر تنهایی,شعر,, ساعت21:12توسط وحید SODAGAR |
درد را از هر طرف که بنویسی همان درد است
+نوشته شده در جمعه 2 فروردين 1392برچسب:درد,رفتن,طرف,بنویسی,نوشتن,همان,اکنون,پرواز,باز,قفس,سود,متن زیبا,اموزنده,عکس,عکس زیبا,عکس تنهایی, ساعت20:40توسط وحید SODAGAR |
وقتی از غربت ایام دلـــــم میگیرد
+نوشته شده در پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:دلگرفته,وقتی,ایام,دلم,میگیرد,مرغ ,امید,شدت,غم,رویای خوش,خاطره ها,, ساعت9:52توسط وحید SODAGAR |
سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد
+نوشته شده در پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:گریه,سکوت,تار,جان,استخوان,باران,شعرها,بغض,ابر,غزلها,احساس,شعر,شعر زیبا,شعر احساسی,دق,عکس ,کارتپستال,عکس تنهایی, ساعت9:41توسط وحید SODAGAR |
حالمان بد نيست غم کم میخوريم کم که نه هرروز کم کم میخوريم آب میخواهم سرابم میدهند عشق میورزم عذابم میدهند خود نمیدانم کجا رفتم به خواب از چه بيدارم نکردی آفتاب؟ خنجری بر قلب بيمارم زدند بيگناهی بودم و دارم زدند دشنه اي نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمي پشتم شکست سنگ را بستند و سگ آزاد شد يک شب داد آمد و بيداد شد عشق آخر تيشه زد بر ريشهام تيشه زد بر ريشه انديشهام عشق اگر اين است مرتد می شوم خوب اگر اين است من بد می شوم بس کن اي دل نابساماني بس است کافرم! ديگر مسلماني بس است در ميان خلق سر در گم شدم عاقبت آلوده ي مردم شدم بعد ازاين با بي کسي خو مي کنم هر چه در دل داشتم رو مي کنم نيستم از مردم خنجر بدست بت پرستم، بت پرستم، بت پرست بت پرستم،بت پرستي کار ماست چشم مستي تحفه ي بازار ماست درد مي بارد چو لب تر مي کنم طالعم شوم است باور مي کنم من که با دريا تلاطم کرده ام راه دريا را چرا گم کرده ام؟؟؟ قفل غم بر درب سلولم مزن من خودم خوش باورم گولم مزن من نمي گويم که خاموشم مکن من نمي گويم فراموشم مکن من نمي گويم که با من يار باش من نمي گويم مرا غم خوار باش من نمي گويم، دگر گفتن بس است گفتن اما هيچ نشنفتن بس است روزگارت باد شيرين! شاد باش دست کم يک شب تو هم فرهاد باش آه! در شهر شما ياري نبود قصه هايم را خريداري نبود واي! رسم شهرتان بيداد بود شهرتان از خون ما آباد بود از درو ديوارتان خون مي چکد خون من،فرهاد،مجنون مي چکد خسته ام از قصه هاي شوم تان خسته از همدردي مسموم تان اينهمه خنجر دل کس خون نشد اين همه ليلي،کسي مجنون نشد آسمان خالي شد از فريادتان بيستون در حسرت فرهادتان کوه کندن گر نباشد پيشه ام بويي از فرهاد دارد تيشه ام عشق از من دورو پايم لنگ بود قيمتش بسيار و دستم تنگ بود گر نرفتم هر دو پايم خسته بود تيشه گر افتاد دستم بسته بود هيچ کس اشکي براي ما نريخت هر که با ما بود از ما مي گريخت چند روزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و آن پرسيدنيست ما ز ياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم
+نوشته شده در پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:حالمان,بد ,غم,میخوریم,کم کم,عشق,عذاب,خنجر,بیدار,قلب,بیمار,نامردی,شب,سگ,ازاد,تیشه,ریشه,شعر تنهایی,شعر زیبا,شعر جدایی, شعر بیاد ماندنی,حرف دل,مرتد,نابسامانی,خلق,کارتپستال,عکس ,عکس زیبا,عاقبت ,الوده,شعر بسیار زیبا,, ساعت1:24توسط وحید SODAGAR |
صد بار به سنگ كينه بستند مرا از خويش، غريبانه گسستند مرا گفتند هميشه بي ريا بايد زيست آيينه شدم، باز شكستند مرا در عشق، اگر عذابِ دنيا بكشي با اشك، به ديده طرح دريا بكشي تا خلوتِ من هزار غربت باقي است تنها نَشدي كَه دردِ تنها بكشي تا عشق تو داغ بر جبين ميريزد چشمم همه اشك آتشين ميريزد هجران تو را اگر شبي آه كشم خاكستر ماه بر زمين ميريزد
+نوشته شده در پنج شنبه 30 اسفند 1391برچسب:صدبار,سنگ,کینه,خویش,غریبانه,بی ریا,طرح,دریا,درد,غربت,اشک,هجران,خاکستر,زمین,اه,عکس ,عکس ماه,عکس تنهایی,شعر جدایی,تنها,شعر تنهایی, ساعت23:55توسط وحید SODAGAR |
چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:جنس,اسمان,دریا,دعا,شکوفاست,تنهایی,ادمها,عاطفه شعر تنهایی,شعر جدایی,نیت,زمزمه,طلوع,عشق,پنجره,دلت,وسعت,عکس,عکس تنهای, ساعت23:42توسط وحید SODAGAR |
من از زمانه که دست تو داد تقدیرم
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:من,زمانه,قاب,عکس,قاب عکس,دست,تقدیر,هجوم,اسیر,سخت,دلگیر,خاطره ها,هجوم,شعر تنهایی,شعر جدایی,شعر,, ساعت23:35توسط وحید SODAGAR |
چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:چشم,ابر,نگاه,گوش,دست,دوست داشتن,خیس,یاد,مجنون,سابق,فراموش,اغوش, i love you, ساعت23:18توسط وحید SODAGAR |
با عرض سلام خدمت عزیزان دلم سال نو بر همهگی شما عزیزان تبریک میگم امیدوارم سال خوبی در پیش رو داشته باشید و تنهایی را در هیچ جای زندگیتون جا ندید هر چقدر خواستم شعر ی بنویسم یا از جای کپی کنم دیدم نمیشه فقط و فقط دوتا شعر تو ذهنمه و نمیشد برای سال نو شعر دیگه ای بنویسم پس اونارو براتون نوشتم در جنگ غزل قافیه را باخته ایم بر هرچه ردیف بوده ما تاخته ایم چندیست که بی وزن شده شاعر و شعر این سبک جدیدیست که ما ساخته ایم ************************************************* باید دیوونگیهامو ببخشی نگاه سرد چشمامو ببخش می دونم گاهی حرفام خیلی تلخه بگو می تونی حرفامو ببخشی باید گاهی توچشمام خیره شی تا ببینی تا چه حد غمگین وخسته ام نمی دونم دخیل دلخوشیمو به چشمای کدوم آیینه بستم یه دنیا خاطره تو کوله بارم منو از زندگی مأیوس کرده شبای بی چراغ زندگیم پر از تنهایی و کابوس کرده تو نور روشن روزای بعدی همون روزایی که آیینه وارن همون روزای خوشرنگ دل انگیز که تو آغوششون پروانه دارن تو می تونی منو آشتی بدی با شبای روشن ستاره بازی تو می تونی کنار من بمونی تو می تونی منو از نو بسازی تو می تونی با یه لبخند شیرین بدیهای منو آسون ببخشی می تونی به کویر خشک قلبم تو به آهستگی بارون ببخشی
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:شعر سال نو ,تبریک,سال نو,1392,در جنگ,غزل,قافیه,سیک جدید,دیوونگیها,تلخه,ببخشی,اغوش,ایینه,شعرهای زیبا, شعرهای عاشقانه,عاشقانه ها,تنهایی,خوشرنگ,شب,چراغ,پروانه, ساعت11:36توسط وحید SODAGAR |
آه ای فلک ای آسمان تا کی ستم بر عاشقان
تا کی بگم آه ای خدا
+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:آه,فلک ,اسمان,درد دل,ستم,عاشقان,شعر ,شعر تنهایی,عاشقانه ها کارتپستال,عکس تنهایی,چرا,غم ها,دوست,خدا,شهرم,, ساعت11:24توسط وحید SODAGAR |
در چشم من جـــهان جز رهگذر نیست هزاران رهـــــرو و یک همسفر نیست
گذشتــــم از هـــجوم خـــویش و پیونـد که از خویشان کسی بیگانـــه تر نیست گــل رعــنا چو من در مشـــکلی هست گــرفــــتار طــــلـسـمم محــــفلی هست مــــتـاع مـــن دل درد آشــــــنای است نـــــصیب من فـغـــــان نــارسای است بـــه خـــاک مـــرقد من لالـه خوشـــتر که هم خاموش و هم خونین نوای است |
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید کانال ما در تلگرام حتما سر بزنید @Asheganehay1 @Statusfun
فروردين 1394 شهريور 1393 مرداد 1393 فروردين 1393 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 AuthorsLinks
همسایه SpecificLinkDump
شعرهای آذری Categories
تقدیم به عشق ماندگارم |